درباره

ساقور هم‌وزن ساطور است و به همان اندازه خشن و شاید بیشتر. به معنی آهنی است که در آتش گرم شود و با آن روی بدن چارپایان داغ بگذارند. سقار با تشدید قاف به معنی بسیار داغ کننده است. به کنایه زخم و جراحت را نیز ساقور می‌گویند.
امروزه جهان غرب و بالاخص یهود مظهر سقاری است که پیش از این با صنعت و حالا با اطلاعات به جان بشر ساقور می‌زند. در برخی نوشته‌ها و گفتارهای فیلسوفان کنونی، ساقوره را به معنی بدبختی‌های آخرالزمان دانسته‌اند که بشر را فرامی‌گیرد. این ساقور زدن‌ها تا آنجا ادامه خواهد یافت تا مصلح کل ظهور کند.
مطابق الگوي هندي، تاريخ ادواري دارد و به خصوص ۴ دوره ي تاريخي را ذكر كرده اند. اولين دوره ي تاريخي، دوره ي “كِرِتا”ست كه عصر كمال است. عصري است كه ودايع ازلي و حقايق معنوي در ظهور است، فريب و دروغ و ناراستي وجود ندارد، كتاب هاي مقدس همه روشنند، پيچيده نيستند، حالت سمبليك ندارند و به مفسر و تفسير نيازي نيست. دوره ي بعدي دوره ي “تِرِتا”ست كه در اين دوره يك چهارم اين ودايع ازلي و انوار روحاني پوشيده مي شود و به جاي آن فريب و دروغ و نيرنگ و ناراستي و اشتباه و جهل و ظلمت مي آيد. بعد به دوره ي “دواپارا” مي رسيم. دوره ي دواپارا دوره اي است كه نصفه نيمه است، دوره اي است كه نيمي نور است و نيمي ظلمت. و بالاخره به دوره اي مي رسيم كه دوره ي “كالي يوگا”ست، يعني دوره ي ظلمت است، دوره ي سياهي است، دوره ي تباهي است، دوره اي است كه به نظر هندوها بيش از شش هزار سال است كه در آن به سر مي بريم، دوره اي است كه فريب و دروغ و نيرنگ و ناراستي همه ي عالم را مي گيرد، كل ودايع ازلي در حجاب مي شود، كتاب هاي مقدس معاني عميق و باطني خود را از ما پوشيده مي دارند و كار به تفسير مي كشدو بحث هرمنوتيك مطرح مي شود.
با این وصف بشر امروز در نوعی حس نوستالوژیک گرفتار است که تمام امور زندگیش را فراگرفته است. پس چاره‌ای باید کرد تا این نوستالوژی فراگیر درمان شود و به جایی برسیم که به امروز خود افتخار کنیم و به فردا امیدوار باشیم.

ایده‌هایی که در اینجا مطرح می‌شوند ممکن است از کوچکترین امور سرآغاز یابند. اما ارزشی بزرگ را در خود دارند. حداقل امیدوارم که داشته باشند.

دیدگاه بسته شده