قد أقبل إلیکم شهر اللَّه بالبرکة و الرَّحمة و المغفرة

ماه رمضان مبارک

وَ فِی کِتَابِ فَضَائِلِ شَهْرِ رَمَضَانَ وَ فِی الْأَمَالِی عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ إِبْرَاهِیمَ بْنِ إِسْحَاقَ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ سَعِیدٍ وَ فِی عُیُونِ الْأَخْبَارِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ بَکْرَانَ النَّقَّاشِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ الْحَسَنِ الْقَطَّانِ وَ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ إِبْرَاهِیمَ الْمُعَاذِیِّ وَ مُحَمَّدِ بْنِ إِبْرَاهِیمَ بْنِ إِسْحَاقَ الْمُکَتِّبِ کُلِّهِمْ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ سَعِیدٍ عَنْ عَلِیِّ بْنِ الْحَسَنِ بْنِ فَضَّالٍ عَنْ أَبِیهِ عَنِ الرِّضَا عَنْ آبَائِهِ عَنْ عَلِیٍّ ع قَالَ إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص خَطَبَنَا ذَاتَ یَوْمٍ فَقَال :

أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّهُ قَدْ أَقْبَلَ إِلَیْکُمْ شَهْرُ اللَّهِ بِالْبَرَکَةِ وَ الرَّحْمَةِ وَ الْمَغْفِرَةِ. شَهْرٌ هُوَ عِنْدَ اللَّهِ أَفْضَلُ الشُّهُورِ وَ أَیَّامُهُ أَفْضَلُ الْأَیَّامِ وَ لَیَالِیهِ أَفْضَلُ اللَّیَالِی وَ سَاعَاتُهُ أَفْضَلُ السَّاعَاتِ. ادامه نوشته

دنیا گذشت… روز جزا را چه می کنی؟

دیشب در مراسم شام غریبان حجت الاسلام جمال الدین محسنی یکی از رفقای قدیمی بودم که در اثر تصادف رانندگی به لقاء الله شتافته است. خدا رحمتش کند. من که جز خوبی چیزی از او به یاد ندارم. رفقای قدیمی زیادی را پیش از این از دست داده ام. اما هیچ یک تا این اندازه دلم را اندوهگین نکرده بود. خدا رحمتش کند.

نمی دانم کی نوبت من می شود که به دیدار حق جل و علا بروم. خدا کند که روسفید باشم.

اشکم ندید و گفت:” دعا را چه می کنی؟…
شیطان خداست در تو، خدا را چه می کنی؟”

با خنده گفتم : “آمده ام گریه سر کنم…”
با گریه گفت: “غربت ما را چه می کنی؟”

- نشناختم که بود و چه می خواست… باز گفت:-
“ای سر به زیر! شرم و حیا را چه می کنی؟

گیرم که نقش پای گناه از کف تو رفت
بر دست خنده های حنا را چه می کنی؟

من زین همه قضا و قدر رو نتافتم
تو آن همه نماز قضا را چه می کنی…؟”

- بین طواف باز صدایش شنیده شد:-
” این کعبه است، قبله نما را چه می کنی؟”

***

در من تمام روز کسی داد می زند:
دنیا گذشت… روز جزا را چه می کنی؟

شعر از استاد علیرضا قزوه

نون و قلم نبی ست و ما یسطرون حسین

زینب

بخشی از شعر با صدای محمود کریمی

امشب دلم به تاب و سرم گرم از تب است
امشب كه از نسيم حضوري لبالب است
شمع است و شاهد است و شرابي كه بر لب است
شور و شگفتي است و شبي عشق مشرب است
شامي كه روشنايي روز است امشب است
امشب شب مليكه دادار زينب است

اين جلوه جلوه‌هاي شبي بيكرانه است
اين جذبه جذبه حرمي بي‌نشانه است
اين سجده سجده بر قدمي جاودانه است
اين شعله شعله نگهي عاشقانه است
از هر لبي كه مي‌شنوي اين ترانه است
عالم محيط و نقطه پرگار زينب است ادامه نوشته

باز هم رجبی دیگر

از آخرین نوشته ام که مختوم به ماه مبارک رمضان بود 9 ماه تمام هجری قمری گذشته است. معمولا دیر به دیر اینجا مطلبی می نوشتم اما نه اینهمه دیر. راستش دیگر دل و دماغ نوشتن وبلاگ را نداشتم. علت خاصی هم نداشت. شاید بیشتر تنبلی بوده و شاید هم نه. به هر حال خوشحالم که حالا می نویسم. آن هم در آغاز ماه مبارک رجب.

ماه رجب دوباره آمده با همه خوبیهایش. و خداوند با همه مغفرتش این بار نیز ما را به رجب رسانده.

اي دل، چه انديشيده اي، در عذر آن تقصيرها
زان سوي او، چندان وفا، زين سوي تو، چندين جفا
زان سوي او، چندان کرم، زين سو، خلاف و بيش کم
زان سوي او، چندان نعم، زين سوي تو، چندين خطا
زين سوي تو، چندين حسد، چندين خيال و ظن بد
زان سوي او، چندان کشش، چندان چشش، چندان عطا
چندین چشش از بهر چه، تا جان تلخت خوش شود
چندین کشش از بهر چه، تا دررسی در اولیا

توصیه می کنم اعمال ماه رجب فراموشمان نشود: اعمال ماه رجب در سایت تبیان

بدرود ای ماه خدا

بدرود اي بزرگترين ماه خداوند و اي عيد اولياي خدا …
بدرود اي ماه دست يافتن به آرزوها …
بدرود اي ياريگر ما که در برابر شيطان ياريمان دادي …
بدرود اي که هنوز فرا نرسيده از آمدنت شادمان بوديم و هنوز رخت برنبسته از رفتنت اندوهناک.
بدرود …

اللهم اهل الكبريا و العظمه و اهل الجود و الجبروت و اهل العفو و الرحمة و اهل التقوى و المغفرة
اسألك بحق هذا اليوم الذى جعلته للمسلمين عيدا و لمحمد صلى الله عليه و آله ذخرا و شرفا و كرامة و مزيدا ان تصلى على محمد و آل محمد و ان تدخلنى فى كل خير ادخلت فيه محمدا و آل محمد و ان تخرجنى من كل سوء اخرجت منه محمدا و آل محمد صلواتك عليه و عليهم
اللهم انى اسألك خير ما سألك منه عبادك الصالحون و اعوذ بك مما استعاذ منه عبادك المخلصون.