پروانه‌، بلبل و علامه طباطبایی (رحمة الله علیه)

امروز یکی از دوستان شعر نغز و لطیفی از علامه طباطبایی (رحمة الله علیه) را به یادم آورد که این شعر را در زمان بازگشت از تبریز به قم سروده‌اند. پایان این شعر مناظره‌ای است میان بلبل و پروانه در اینکه کدام یک عاشق بهتری است…

از دلِ آنروز كه‌ من‌ زاده‌ام ‌*
داغ‌ بدل‌ بوده‌ و دل‌ داده‌ام‌

تا به‌ ره‌ افتاده‌ام‌ از كودكي‌
هيچ‌ نياسوده‌ دلم‌ اندكي‌

شهر و ده‌ و سينۀ دريا و كوه
گشتم‌ و بگذشتم‌ ودل‌ در ستوه‌

رحل‌ بهر جاي‌ كه‌ مي‌افكنم‌
روز دگر خيمۀ خود مي‌كَنم‌

شاهد مقصود نديدم‌ دمي
هيچ‌ نديدم‌ خوشي‌ و خرّمي‌

چرخ‌ نگرديد بكامم‌ دمي
قرعه‌ نيفتاد بنامم‌ دَمي‌

از كف‌ و از كاسۀ گردون‌ دون
برده‌ام‌ و ريخته‌ام‌ اشك‌ و خون‌

من‌ كه‌ نبودم‌ به‌ رهش‌ خار راه‌
كوشش‌ وي‌ را ننمودم‌ تباه‌

جرم‌ من‌ اينست‌ كه‌ آزاده‌ام
وز رقمِ تيره‌ دلي‌، ساده‌ام‌

دوش‌ بياد دل‌ ويران‌ شدم‌
چون‌ خط‌ ايّام‌ پريشان‌ شدم‌

عاقبتم‌ سينۀ غم‌ تنگ‌ شد
پاي‌ شكيبائي‌ من‌ لنگ‌ شد

شمع‌ بدستي‌ و بدست‌ دگر
ساغر و مينا، شدم‌ از در بدر

نيم‌ شب‌ از خانه‌ گريزان‌ شدم‌
گاهِ سحر سوي‌ گلستان‌ شدم‌

گاهِ بهار و شب‌ مهتاب‌ بود
خرگه‌ گُل‌ بود و لب‌ آب‌ بود

جشن‌ بُد و شيوۀ سرو و سمن‌
كرده‌ پر از غلغله‌ صحن‌ چمن‌

بر سر هر بوته‌ گلي‌، گل‌ زدند
پاي‌ سمن‌ زيور سنبل‌ زدند

نغزْ نسيمي‌ كه‌ ز خاور وزد
خود لب‌ گل‌، گل‌ لب‌ نسرين‌ گزد

رقص‌ كنان‌ نسترن‌ و ياسمن
چنگ‌ زنان‌، چنگ‌ زنان‌ چمن‌

تازه‌ عروسان‌ چمن‌ گرم‌ ناز
پرده‌ در افتاده‌ برون‌ جسته‌ راز

مرغ‌ سحر هر چه‌ به‌ دل‌ راز داشت‌
چون‌ نيِ بی‌خويش‌ در آواز داشت‌

ما بغُنوديم‌ بيك‌ كُنج‌ باغ‌
من‌ خودم‌ و شيشه‌ و جام‌ و چراغ‌

ليك‌ دلم‌ چون‌ خم‌ مي‌ جوش‌ داشت
شاهد اندوه‌ در آغوش‌ داشت‌

بسته‌ لب‌ و ديده‌ و گوش‌ از جهان
گرمْ سر از تابش‌ سوز نهان‌

چشم‌ و لبي‌ را كه‌ ز غم‌ بسته‌ بود
گريه‌ گهي‌ خنده‌ گهي‌ مي‌گشود

ديدم‌ و پروانه‌ به‌ گرد چراغ‌
گردد و بزمي‌ است‌ دگر سوي‌ باغ‌

ليك‌ سراسر همه‌ خاموشي‌ است‌
جلوه‌ گه‌ راز، فراموشي‌ است‌

در دو سر باغ‌ دو تا جان‌ فروش
اين‌ بطواف‌ آمده‌ آن‌ در خروش‌

عالم‌ پروانه‌ همه‌ راز بود
عالم‌ بلبل‌ همه‌ آواز بود

گفت‌ به‌ پروانۀ خامش‌، هَزار
هان‌ تو هم‌ از سينه‌ نوائي‌ بيار

با دل‌ پر سوز ترا تب‌ سزاست‌
در جلوي‌ ناز نيازت‌ رواست‌

گفت‌ به‌ مرغ‌ سحر آرام‌ شو
بستۀ دامي‌، برو و رام‌ شو

راستي‌ ار عاشق‌ دل‌ رفته‌اي
اين‌ همه‌ از بهر چه‌ آشفته‌اي‌

گفت‌ مرا يار بدينسان‌ كند
بی‌خود و بي‌تاب‌ و پريشان‌ كند

گفت‌ بگو زنده‌ چرا مانده‌اي
تخم‌ وفا گر به‌ دل‌ افشانده‌اي‌

صاعقۀ عشق‌ به‌ هر جا فتاد
نام‌ و نشان‌ سوخته‌ بر باد داد

يا به‌ دل‌ انديشۀ جانان‌ ميار
يا به‌ زبان‌ نام‌ دل‌ و جان‌ ميار

پيش‌ نياور سخن‌ گنج‌ را
ور نه‌ فراموش‌ نما رنج‌ را

فارغ‌ ازين‌ پند چو پروانه‌ گشت
از دل‌ و جان‌ بيخود و بيگانه‌ گشت‌

خويش‌ بر آتش‌ زد و خاموش‌ شد
رخت‌ برون‌ بُرد و فراموش‌ شد

*منبع: کتاب مهر تابان (یادنامه عالم ربانی علامه سید محمدحسین طباطبایی تبریزی (رحمة الله علیه)، تألیف علامه سید محمدحسین حسینی طهرانی

  1. روحش شاد …

  2. سلام-با مطلب جدید در خدمتتان هستم-از نظراتتان بهره مندم کنید-یا علی

  3. سلام

    عجب!
    هیچ بهره ای از اسممون نبردیم انگاری!

    منتظرم
    یاعلی

  4. يک عمر غريبي و اسيري سخت است
    دلتنگي و بغض و سر به زيري سخت است

    از چهره‌ي تو شکستگي مي‌بارد
    در اوج جواني ات چه پيري سخت است

    امام حسن عسکری (علیه السلام) فرمودند:
    “اورع الناس من وقف عند الشبهه اعبد الناس من اقام الفرائض ازهد الناس من ترک الحرام اشد الناس اجتهادا من ترک الذنوب”

    “پارساترین مردم کسی است که در نزد شبهات (اموری که شخص حرمت یا حلیت آنها را نداند) توقف نماید (و به پیش نرود)؛
    عابدترین مردم کسی است که واجبات را بر پا دارد؛
    زاهدترین مردم کسی است که حرام را رها نماید؛
    سختکوش‌ترین مردم کسی است که گناهان را ترک کند.

    شهادت امام حسن عسکری تسلیت باد

    • دوست محترم
    • مارس 4th, 2012

    سلام
    بسیار زیباست
    اگر بازهم بگذارید ممنون میشیم بازم.
    یاعلی مدد

  5. @زلال احکام عزیز
    من هم به شما تسلیت عرض میکنم و از حدیث شریفی که نقل کردید سپاسگزارم. امیدوارم عامل باشیم.

    @دوست محترم عزیز
    امیدوارم

  6. نورالدین پسر ایران|حکایت همچنان باقی‌ست…
    بررسی وضعیت تاریخ شفاهی دفاع مقدس در آذربایجان‌شرقی
    با حضور سید نورالدین عافی (راوی) و موسی غیور (‌مصاحبه‌گر و فعال تاریخ شفاهی)
    چهارشنبه – 30 فروردین 1391- ساعت 17 الی 19
    تبریز- خیابان حافظ- نرسیده به چهارراه حافظ- کوچه شهید فاضلی- پلاک 26

  7. با سپاس از اطلاع رسانی شما
    http://rahtabriz.ir/post-185.aspx

  8. هر آدم فاضلی برای هر کاری خوب نیست…

  1. بدون تراک بک