امام خمینی حقیقت همیشه جاوید

imam-rahbar

خبر پاره شدن عکس امام را عصر 17 آذر در جلسه‌ای که با دکتر عباسی رئیس مرکز دکترینال امنیت بدون مرز با دوستان جوان دلسوز دیگری در زیرزمین یکی از مساجد تبریز داشتیم، از زبان دکتر شنیدم. عباسی انصافا مرد دلسوزی است و شاید گاهی حرف‌هایی می‌زند که به مذاق برخی خوش نمی‌آید و یا حرف‌هایی می‌‌زند که کمتر کسی متوجه می‌شود، اما در دلسوزیش من تردیدی ندارم. و برای همین هم نقشی که او در مسیر زندگیم داشته را انکار نمی‌کنم.
داشتم می‌گفتم از آن خبر ناگوار. در همان جلسه یک آن یاد کربلا افتادم! و اینکه گاهی اوقات خدا تلنگرهایی برای آدم‌ها مهیا می‌کند که بیدارشان کند. از خوابی که در اثر تداوم نعمت‌های الهی دچارش گشته‌ایم. و گاهی که نعمتی را از دست می دهیم برای این است که نعمت و از آن بالاتر نعمت آفرین را قدر بدانیم. و بیدار شدن بندگان خدا از خواب غفلت آنقدر مهم است که به خاطرش جان عزیزی چون فرزند علی مرتضی و فاطمه زهرا سلام الله علیهما نیز باید فدا گردد. و اگر جز این بود که امام نمی فرمود: من برای امر به معروف و نهی از منکر قیام کرده ام. (1)
از همینرو یکی از ویژگی های قیام امام راحل (ره)، تأکید و تکیه بر قیام کربلا به عنوان الگویی برای مسلمانان در ستیزه برعلیه طاغوت بود. و بی شک یکی از عوامل پیروزی انقلاب اسلامی منابری روحانوین در ماه های محرم و صفر بود که همواره با معرفت افزایی درباره واقعه کربلا مردم را به قیام فرا می خواندند.
به نظر من اینکه امروز اتفاقی شبیه پاره شدن عکس امام یا تغییر شعارها و … را شاهدیم، البته ریشه در نفاقی دارد که در سالهای پس از پیروزی انقلاب در اثر کمرنگ شدن امر به معروف و نهی از منکر دامنگیرمان شده است. اینکه مسلمین و علی الخصوص شیعیان رسالت تاریخی خویش پس از واقعه کربلا را از یاد برده اند.
دکتر عباسی در آن جلسه دو نکته اساسی از وقایع اخیر استخراج کرد که جای بسی تأمل دارد. اول اینکه سیاست نظام بر دفع نبوده و نیست. همانگونه که در روزهای بعدش رهبر انقلاب هم فرمودند که ما به دنبال جذب حداکثری و دفع حداقلی هستیم. اما برخی خودشان برای دفع شدن تلاش می کنند. آنطور که به نظر می رسد فردا جمعه اول ماه محرم، روز اتمام حجت برای برخی خواهد بود و آخرین فرصت برای اینکه جلوی دفع خود را بگیرند. وگر نه اگر سیاست نظام هم بر تسامح با آنان باشد، مردم خود آنها را از صحنه به در خواهند کرد.
دومین نکته آن جلسه در خصوص وقایع اخیر، در اقلیت بودن این افراد بود که باز رهبر فرزانه، در همان جلسه سخنرانی و دیدار با طلاب و روخانیون اشاره کردند. اینکه امت کلمه واحده است و اینها در برابر ملت صفر هستند.
به هر حال گذشته از اینکه این امر باعث شد تا مرزهای حق و باطل مشخص تر شوند، به وحدت اسلامی میان امت هم کمک شایانی کرد. و همینجاست که حکمت برخی مسائل آشکار می شود. آخر برای ماها و اساسا در دیدگاه الهی به تمام اشیا و اتفاقات جهان، که اعتقاد به تصادف و شانس، مثل اعتقاد به وجود دو خداست و شرک به حساب می‌آید، هر اتفاقی حکمتی دارد که در اکثر مواقع جز خدا و رسول و اولی الامر کس دیگری از آن حکمت آگاه نیست. این بار البته حکمت خیلی چیزها را برای ماها هم قابل درک کرده اند تا از راه ولایت جدا نشویم. و این هم بی گمان لطفی است از جانب پروردگار.
———————————
1) قال الحسين(ع): “… انما خرجت لطلب الاصلاح في امه جدي، اريد ان آمر بالمعروف و انهي عن المنكر…”. امام حسين عليه السلام در نامه معروفش به برادرش محمد حنفيه درباره فلسفه قيام در فرازي مي فرمايد: من براي اصلاح امت جدم رسول خدا (ص) قيام كردم، مي خواهم امر به معروف و نهي از منكر نمايم…

  1. بدون دیدگاه

  1. بدون تراک بک